وب معنایی با ارائه محتوایی با توانایی درک و نمایش در مفیدترین شکل و متناسب با نیاز مشتری، منجر به تجربه های مشتری هوشمندانه تر و با کمترین تلاش می شود. استانداردهای معنایی، یک تکامل اساسی وب به سمت هوش را می گشاید که به ما امکان می دهد مطالبی که بصورت آنلاین ارسال می کنیم به شیوه ای ارائه شود که توسط ماشین ها قابل درک، قابل اتصال و قابل ترکیب مجدد باشد.
ساختارهای وب معنایی، پایه ای اساسی برای یک نمودار مطمئن، یا نقشه دانش و ضروری برای هوش مصنوعی واقعی (AI) فراتر از پردازش زبان طبیعی اساسی (NLP) و درک زبان طبیعی (NLU) را تشکیل می دهد.
[(quote)|هوش مصنوعی همیشه برنامه های هدف را درمقابل مجموعه های محتوا ساخته تا زمانی که ساختار و استانداردهای معنایی در سرتاسر مجموعه های محتوا وجود داشته باشد.]
با اتخاذ رویکردهای وب معنایی در محتوا، ناشران به مجموعه محتواهای قابل کار در سطح جهانی نزدیک تر می شوند.
[(imgright)|1043150520051001B|وب معنایی و محتوای هوشمند]
مهندسین محتوا با تجزیه و تحلیل اولیه و ساختاردهی عناصر گسسته محتوا که وب سایتها را تشکیل می دهد مانند مردم، رویدادها، ایده ها، مفاهیم و محصولات، یک وب قدرتمندتر و چابک تری از محتوا و داده ها را ایجاد می کنند. سپس به این عناصر یک «برچسب» اختصاص می یابد که معنای آن را به یک زبان استاندارد توصیف می کند. هنگامی که چنین توصیف های قابل خواندنی توسط ماشین ارائه می شود، آنها می توانند لینک دار شوند تا یک وب قوی تری از داده را در جایی بسازند که در آن، کامیپوترها را می توان یافت، خواند و حتی درمورد واحدی از محتوا استدلال کرد.
می توانیم برنامه ای از داده های معنایی در مکان های مختلف در سرتاسر وب ببینیم مانند مواردی که در تجربیات جستجوی خاص وجود دارد. به دلیل این لایه جدید و غنی از اطلاعات، موتورهای جستجو و سایر رباتها قادر هستند مرتبط ترین محتوا را به طور مستقیم به کاربر ارائه دهند و در مهمترین قطعه ها ویرایش شوند که باعث صرفه جویی در زمان و تلاش های انسانی می شود.
[(img)|1043158420051001B|وب معنایی]
وب معنایی نه تنها جستجوی سنتی را بهبود می بخشد، بلکه گشت و گذارهای تجربه مشتری را هوشمند و یکپارچه تر می سازد. به عنوان مثال، با اتصال به طور معنایی و توصیف داده ها، یک دستیار دیجیتال می تواند توصیه های موسیقی زنده محلی را به کاربران این در حوزه ارسال کند. این امر می تواند با جمع آوری و اتصال داده های گسسته منتشر شده بر روی وب مانند اطلاعاتی که مکانهای مجاور به صورت آنلاین ارسال می کنند، امکان پذیر شود و با داده های مربوط به نوع موسیقی که کاربر برای اشتراک گذاری بر روی لیست های پخش آنلاین خود انتخاب کرده مطابقت یابد.
برنامه های وب معنایی نامحدود هستند، اما تا زمانی که واقعا یک وب هوشمند از دانش جهانی نداشته باشیم، نمی توانیم از این امکانات بهره مند شویم. ما باید محتوای خود را «معنایی» بسازیم، یا با فراداده ها و روابط معنی دار تفسیر کنیم تا متن ثابت و ساکن و کسل کننده را به مفاهیم مرتبط و زنده تبدیل کنیم. این تبدیل باعث می شود وب بسیار پویاتر شود و اجازه می دهد نه تنها محتوا بلکه هچنین داده، به طور آزادانه و یکپارچه در گردش باشد.
[(img)|1043159420051001B|فناوری وب معنایی پلی بین سیلوهای محتوا و سازمان عظیم]
به منظور درک اصول مربوط به چگونگی تکامل وب معنایی، یک جوک باکس را تصور کنید. این ماشین کلاسیک، آهنگی را پخش می کند که یک پشتیبان از طریق فشار دادن دکمه ها انتخاب می کند. ازآنجایی که جوک باکس حاوی تعداد محدودی از ضبط ها است که باید به صورت دستی انتخاب شوند، وب قبل از اینکه فناوریهای وب معنایی معرفی شوند به همان روش کار می کرد و محدودیتهای مشابه بسیاری داشت. کاربران مجبور بودند به صورت دستی درخواست ها را از منابع محدود: صفحات وب، دایرکتوری ها، اسناد مقیم بر سرورهای مختلف و غیره بیرون بکشند. ماشین ها قادر به یافتن، خواندن محتوا نبودند چه رسد به اینکه از این محتوا استفاده کنند.
در طول دهه ها، فناوری موسیقی مبتنی بر تقاضا از جوک باکس ها تکامل یافته است تا پلت فرم های دیجیتال هوشمندی مانند Spotify یا Pandora را در اختیار ما قرار دهد. این سرویس های «موسیقی معنایی» به ما امکان می دهد محتوای صحیح خارج از میلیون ها آهنگ را بدون گوش دادن به تمام آنها کشف کنیم، مجموعه موسیقی های سازمان یافته توسط انسان و ماشین و شاید هیجان انگیزترین آنها را بسازیم و «به طور جادویی» آهنگهای جدیدی را کشف کنیم که با علایق ما مطابقت دارند.
Spotify و Pandora چگونه این کار را انجام می دهند؟ یا، چگونه موارد مشابه آنها مثل Netflix، YouTube ، AirBNB و Amazon، شکل های مشابه خود از «جادوی تجربه مشتری» را آشکار می کنند؟ حدستان درست است! ازطریق استفاده از داده ها و محتوای غنی و پیوندیافته به طور معنایی.
وب به سمت معناشناسی درحال تکامل است، زیرا یک نور ضعیف در چشم انداز Tim Berners-Lee بود. بجای اینکه افراد به صورت دستی از لیست محدودی از لینکها جستجو کنند، حالا الگوریتم ها تعداد زیادی از مجموعه محتویات بطور افزایشی ساختاریافته و دردسترس را برای پاسخ به طور خاص یا اقدام طبق پرس و جوی خاص پیمایش می کنند. داده ی غنی شده با معناشناسی، ساختار و پیوندهای معنی دار و قابل تفسیر توسط ماشین، به رایانه ها اجازه می دهد اطلاعات را بیابند و برای درستی بیشتر برای ما دستکاری کنند. این منجر به تجربیات بهتری از کشف و جستجوی محتوا می شود و فرصت های گسترده تری برای به اشتراک گذاری یکپارچه، ترکیب مجدد، تجزیه و تحلیل و استفاده مجدد از داده ها با تعامل کمتر انسان-دستی-انسان در حلقه، فراهم می سازد. درعین حال که یک ماشین اقداماتی مانند یافتن، غربال کردن، مرتب سازی، ترکیب، سازماندهی و ارائه پاسخ های واقعی را انجام می دهد، تجربیات معنایی باعث می شود افراد بتوانند به طور خلاقانه تجربیات محتوایی را داشته باشند و بدون مشکل با آن روبرو شوند.
[(imgleft)|1043152520051001B|معرفی استاندارد های فنی وب معنایی]
وب معنایی، یک lingua Franca برای نمایش و کار با داده ها فراهم می سازد. چارچوب فناوری برای فراهم ساختن چشم انداز معنایی در زندگی، بر استانداردها ساخته شده، توسعه یافته و توافق شده و توسط W3C منتشر شده است. هدف این استانداردها، ارائه روشی یکنواخت و قابل همکاری برای نمایش و مدیریت داده و محتوا است به طوری که بتوان براحتی داده ها و محتوا را به اشتراک گذاشت و در میان برنامه ها، سازمان ها و افراد به اشتراک گذشت و از آنها مجددا استفاده کرد.
پشته تکنولوژی که وب معنایی را پشتیبانی می کند، طراحی شده است تا رایانه ها، سیستم های نرم افزاری و افراد را قادر سازد با همدیگر در یک شبکه کار کنند. این پشته متشکل از طیف گسترده ای از فناوریها است که مهمترین آنها عبارتند از: RDF، SPARQL و OWL.
[(bold)|RDF]
RDF مخفف Resource Description Framework (چارچوب توصیف منابع) و روشی برای انتشار و پیوند داده ها است. در محدوده استانداردهای وب زیر ساخته شده است: XML و URL (URL) و از مدل «سه گانه» استفاده می کند – سه عنصر (یعنی یک موضوع، یک گزاره و یک شیء) که به هم پیوسته اند، با روابط بین آنها به طور رسمی توصیف می شود. سه گانه، هنگامی که تعداد کافی از آنها وجود دارد، یک نمودار غنی از دانش را تشکیل می دهند.
[(bold)|SPARQL]
SPARQL مخفف Protocol (پروتکل) و RDF Query Language (زبان پرس و جوی RDF) و روشی است که داده های ذخیره شده در فرمت RDF، بر روی وب معنایی پرس و جو شده، بازیابی شده و دستکاری می شود. این SPARQL است که به ما اجازه می دهد پایگاه داده های متنوع را پیمایش و روابط بین داده ها را کشف کنیم. آن موارد مشابه با SQL متوجه تفاوتها در قابلیتهای بین زبانهای پرس و جو خواهد شد.
[(bold)|OWL]
OWL یک زبان مبتنی بر منطق است که برای تفسیر توسط ماشین ها طراحی می شود به گونه ای که آنها بتوانند بطور خودکار ازطریق اطلاعاتی که این زبان شرح می دهد، پردازش و استدلال شوند.
[(img)|1043153520051001B|چگونه با وب معنایی شروع کنیم؟]
وب معنایی یک دهکده را دربرمی گیرد. باید مجموعه محتویات خود را با نمودار نمایش دهیم و آنها را به مجموعه محتوای جهانی مرتبط متصل می کنیم. به طور محلی شروع کنید. در خانه، در شرکتهای خود شروع کنید. سپس به محتوا با اکوسیستم های محتوای مرتبط با مشتریان، شرکا، فروشندگان و حتی رقبا متصل شوید.
کسانی از ما در صنعت محتوا، یا هرکسی که در انتشار محتوا در یک شرکت مشارکت دارد، می تواند به طور یکپارچه این هوش معنایی را در مجموعه محتویات ما بسازد، اما نه یک شبه. یک ساختار چابک برای دانش، اصول و کاربرد الگوها به مرور زمان را دربر می گیرد. این امر ازطریق تمرین مهندسی محتوا، در اتصال با استراتژی محتوای هوشمند امکان پذیر است که به اکوسیستم های محتوا امکان می دهد برای این اتصالات معنایی غنی طراحی شود. [(bold)|در اینجا در مورد ساخت یک روش مهندسی محتوا اطلاعات بیشتری کسب کنید. ]
[(imgright)|1043151520051001B|چند دلیل جهت سرمایه گذاری در ساختار معنایی محتوا]
گسترش وب معنایی و فناوریهایی مطرح شده ی آن، قدرت تحلیلی ماشین ها را برای کار در حوزه های تولید محتوا، مدیریت، یادگیری، پشتیبانی، رسانه، تجارت الکترونیک، تحقیقات علمی، مدیریت دانش ارائه می دهد و به طور کلی منتشر می سازد. هرجایی که دانش را بیان کنیم معنایی خواهد داشت. کشف و ارائه محتوا بر روی گوگل و بینگ تنها نوک کوه یخ است، گرچه SEO و استقرار SSERP ممکن است دلیل کافی باشد. هنگامی که صحبت از برنامه های محتوای هوشمند می شود، جستجوی معنایی و ماشین های هوشمند، مهندسی وب معنایی محتوا و داده، فرصتی گسترده برای ورود به آنها است. مشاغل، شرکتها و رهبران نوآوری جهانی همچنان بر روی وب معنایی ظهور می کنند.
می توان گفت که وب معنایی، ستون فقرات فنی تحول نظم محتوا است و محتوای فناورانه همراه با معناشناسی، ساختار و استانداردهای مشترک را گردآوری می کند.
[(bold)|با استفاده از فناوریهای وب معنایی، ناشران قادرند:]
- زیرساختهای محتوای دیجیتال هوشمند بسازند.
- سیلوهای محتوا را به یک سازمان عظیم متصل کنند.
- از فراداده برای ارائه تجربیات غنی تر استفاده کنند.
- با کارایی بیشتری محتوا را مدیریت و از آن مجددا استفاده
کنند.
- به مجموعه محتواهای داخلی و خارجی متصل شوند.
- در مسیر هوش مصنوعی و واقعی رشد کنند.
- تجربیات نویسندگی و فرایندهای گردش کار را قدرتمند کنند.
به منظور مهندسی به روشی که برای تغییر اکوسیستم های محتوا برنامه ریزی کرده ایم، باید اهمیت اتصالات داده معنایی را درک کنیم و شروع کنیم به تعبیه فراداده های معنایی و روابط در هر بخشی از محتوایی که طراحی می کنیم.
گرچه شکل گیری وب معنایی، یک سازه چالش برانگیز و به طور مداوم درحال تکامل است، اما یک چیز ثابت باقی می ماند: وب معنایی، ارتباطات بین مردم، عوامل نرم افزاری و ماشین ها را به سمت زیرساخت های محتوای هوشمند و یک آینده همکارانه هوشمندتری برای انسانها هدایت می کند.
& amp; lt;br& amp; gt;
& amp; lt;p class="fleft"& amp; gt;ترجمه شده& amp; lt;/p& amp; gt;
& amp; lt;br& amp; gt;
& amp; lt;p class="fleft"& amp; gt;توسط تیم تحریریه نماسایت& amp; lt;/p& amp; gt;